فهرست مناسبتها با جزئیات

    • ۶ مهر
    • 28 September
    • ١ ربيع الاول


 در چنین روزی در سال 1961 میلادی وحدت مصر و سوریه دچار مشکلاتی شد ،  تاجایی که این وحدت منجر به شکست گردید . جمال عبد الناصر در سال 1951 برای اتحاد  اعراب سعی فراوانی مبذول داشت و توانست با دولت سوریه در این حوزه اتحادی تشکیل دهد و پس از آن نیز جمهوری متحده عرب را بوجود آورد . اما چنین اتحادی دیری دوام نیاورد  و در سال 1961 میلادی منجر به شکست شد .

کنفوسیوس فیلسوف بر جسته و مشهور چینی در چنین روزی در 551 قبل از میلاد متولد شد . او را بزرگترین حکیم چین نام نهاده اند . کنفوسیوس یکی از عجیب ترین شخصیت های تاریخ جهان است . او خود بی دین بود اما موسس یکی از بزرگترین آیین ها در دنیا شد . کنفوسیوس خود به خداوند اعتقاد نداشت اما هنگامیکه مرد،  پیروانش او را ستودند تاجاییکه به پرستش وی پرداختند . کنفوسیوس پسر یک سردار چینی بود و هنگامی که سه سال بیشتر نداشت پدرش را از دست داد . او از همان کودکی با نفرت جنگ طلبی و شور عدالتخواهی   بزرگ شد  و تصمیم گرفت که معلم نظم و صلح شود . وی در بیست و یک سالگی تدریس را شروع کرد اما  از آنجا که نتوانست شغل ثابت تعلیماتی به دست آورد ،  شهر به شهر به دنبال شاگرد می رفت و به تعلیم می پرداختت . وی نی نواز ماهری نیز بود با این همه هیچگاه به داشته های خود قناعت نمی کرد .  پس از مدتی وی به دیدار لائوتسه فیلسوف بزرگ چینی رفت  و راز خوب زیستن را از او آموخت . وی اما بر آن شد که فلسفه ای متفاوت با لائوتسه مطرح نماید . کنفوسیوس قصد آن را داشت که  فلسفه اش به مسایل عملی زندگی بپردازد و تنها اخلاقیات را محور کار خود قرار ندهد . عامه مردم او را می ستود ند و ولی بزرگان و صاحبان قدرت از وی وحشت داشتند . لذا افرادی را اجیر کردند تا او را از پای در آوردند اما او همچنان به طریق خود در موعظه مردم و ترغیب آنان به راست کرداری ادامه می داد . کنفوسیوس یک سلسله قوانین برای رفتار جمعی  هموطنانش و انبوهی از آداب و مقررات برای  تهذیب خود آنها وضع کرد . هدف او از این کار آن بود که روح ادب و نزاکت دو جانبه را در تمام بشریت القا کند . آیین او هنوز نیز میان پیرواننش در چین و تایوان زنده است .

کاراواجیو نقاش ایتالیایی در چنین روزی در سال 1573 میلادی دیده به جهان گشود . وی در نوع نقاشی و تکنیک های استفاده از عوامل رنگ و فرم تحولاتی ایجاد کرد . موضوعات مورد نقاشی او را عمدتا مسایل مذهبی تشکیل می دهند .


پالگراو شاعر مشهور انگلیسی در چنین روزی در سال 1824 میلادی به دنیا آمد . او استاد ادبیات دانشگاه آکسفورد نیز بود . گنج طلایی عنوان مهمترین اثر ادبی اوست .


مواسان شیمیدان بر جسته فرانسوی در چنین روزی در سال 1852 میلادی به دنیا آمد.  او توانست عنصر فلورین را تجزیه نماید . وی به همین خاطر در سال 1906 میلادی جایزه نوبل را از آن خود کرد .


داگلاس ویگنز نویسنده معروف آمریکایی در چنین روزی در سال 1856 میلادی دیده به جهان گشود  . ربکا و مزرعه سانی بروک عنوان مهمترین اثر داستانی اوست .

اشمیت آهنگساز بر جسته فرانسوی در چنین روزی در سال 1970 میلادی به دنیا آمد . مفصل  عنوان مهمترین اثر موسیقایی اوست .


فاین ،  آهنگساز مشهور آمریکایی در چنین روزی در سال 1913 میلادی به دنیا آمد . زن در باغ عنوان مهمترین اثر موسیقایی اوست .

لوئی پاستور در سال 1822 در فرانسه متولد شد. وی در طول عمر پر برکت خود کمک های شایانی به علم پزشکی کرد که بسیاری ازکشفیات او  هم اکنون نیز جان بسیاری از انسان ها را نجات می بخشد .  دولت فرانسه به پاس خدمات علمی او جوایز متعددی به او اهدا کرد . وی  نه فقط از فرانسه که در کشورهای دور و نزدیک جای خود را در قلب همگان  یافت . بر همین اساس در سال 1868 دانشگاه بن آلمان  درجه دکترای افتخاری به پاستور به واسطه مطالعاتش روی میکروارگانیزم اعطا کرد. پاستور  واکسن هاری را کشف کرد که در زمان خود یک انقلاب در علم پزشکی به شمار می رفت . وی  با کشف حیات در مخمر،  همچنین در یافت  که بسیاری از موجودات ذره بینی  ( باکتری ) عامل تخمیر اند . او پس از این بود که روش پاستوریزاسیون را برای از بین بردن میکرب ها پیشنهاد داد . سرانجام پس از عمری خدمت به بشریت ، وی  در ساعت 40 : 4 ،  28 سپتامبر 1895 بدرود حیات گفت.

هابل ستاره شناس مشهورآمریکایی درچنین روزی درسال 1953میلادی درگذشت . اورا طراح تلسکوپ های مختلف می دانند . هم اکنون بزرگترین تلسکوپ جهان درآمریکا به نام او نامگذاری شده است . وی درسن 69 سالگی دارفانی را وداع گفت .


عبد الناصردرچنین روزی درسال 1970میلادی درگذشت .عبد الناصرازافسران جوانی بود که درمصرعلیه نظام استبدادی سلطنتی به پاخاست. به سال 1952میلادی انقلاب مصرپیروزشد وناصرپس ازاحرازمقاماتی چون وزارت کشورومعاونت نخست وزیردرفوریه 1954 میلادی به نخست وزیری ودوسال بعد به ریاست جمهوری مصربرگزیده شد . ناصردرسال 1956کانال سوئزرا ملی اعلام کرد ومتعاقب آن کشورهای فرانسه ، انگلیس واسراییل مصررا اززمین وهوا مورد حمله قراردادند . ناصر برای اتحاد اعراب جمهوری متحده عربی را به وجود آورد. وی درداخل مصرنیزدست به اصلاحات فراوانی زد . شکست اعراب درجنگ ژوئن 1967 از رژیم صهیونیستی اثرنامطلوبی برروی اوگذاشت . مراسم تشییع جنازه اودرمصریکی ازبزرگترین مراسم تشییع جنازه تا آن روزدردنیا بود .

در چنین روزی در سال صفر هجری حضرت رسول اکرم ( ص ) از مکه به مدینه مهاجرات کردند . این تاریخ به عنوان تاریخ هجری مشهور شد .

تلخیص از کتاب  «تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت »  از حجه السلام والمسلمین علی دوانی :
همین که پیغمبر( ص )  از خانه خارج شد  ، جبرئیل نازل گردید و گفت: یا رسول الله! راه «غار ثور» را پیش گیر. غار ثور در کوهى در مسیر «منا» است. چون بلندى کوه مانند شاخ‏هاى گاو است، آن را «ثور» یعنى گاو مى‏خواندند. پیغمبر راه منا را پیش گرفت و با توکل به خدا از مکه خارج شد. در میان راه با ابوبکر برخورد نمود. ابوبکر که موضوع را از پیغمبر شنید، از حضرت خواست او را با خودبرد تا پس از خارج شدن پیغمبر از مکه از آسیب قریش در امان باشد، پیغمبر هم پذیرفت. وقتى به کوه ثور رسیدند داخل غار شدند. از آن طرف همین که هوا روشن شد سران قریش به جستجوى پیغمبر پرداختند. پس از رفع خطر پیغمبر از غار بیرون آمد و دید که چوپانى به نام «ابن اریقط‏» پیش مى‏آید. پیغمبر او را خواست و از وى تضمین گرفت که خبر او را به اهل مکه نرساند. چوپان پرسید: قصد کجا دارید؟ حضرت فرمود: یثرب. چوپان گفت: من شما را از راهى خواهم برد که هیچ کس اطلاع نیابد.
پیغمبر سرانجام در  روز 12 ماه ربیع الاول سال یازدهم وارد حومه مدینه و دهکده «قبا» شد. مردم مدینه که اطلاع یافتند پیغمبر وارد خواهد شد، مرد و زن و پیر و جوان همراه مسلمانان مهاجر تا قبا به استقبال آمده بودند، و چون پیغمبر را دیدند هلهله کنان شادى‏ها نمودند. زنان و دختران و کودکان مدینه در پشت‏بامها با صداى بلند این سرود پرشور و دلنشین را مى‏خواندند. طلع البدر علینا من ثنیات الوداع وجب الشکر علینا ما دعا لله داع ایها المبعوث فینا جئت بالامر المطاع‏یعنى: ماه تابان به سوى ما طلوع کرد. از نقطه ثنیة الوداع (ثنیة الوداع نقطه‏اى بوده که مسافرین مدینه را تا آنجا تودیع و بدرقه مى‏کردند.)شکر این نعمت بر ما واجب است. تا هنگامى که کسى خدا را مى‏خواند. اى پیغمبرى که در میان ما برانگیخته شده‏اى!فرمانى مطاع از جانب خدا آورده‏اى. پیغمبر ضمن قدردانى از مردم مدینه از پیران و زنان و کودکان خواست تا به شهر برگردند، و خود با بقیه مردم مدینه و مهاجرین چند روز در قبا ماند، تا اینکه على علیه السلام از مکه رسید و با رسیدن وى پیغمبر آماده شد تا وارد مدینه شود. ابن اثیر مى‏نویسد: چون على علیه السلام از انجام آنچه پیغمبر به وى دستور داده بود در مکه فراغت‏یافت، مکه را ترک گفت و به مدینه هجرت نمود. شب‏ها در حرکت بود و روزها خود را پنهان مى‏کرد تا وارد مدینه شد در حالى که پاهایش مجروح شده بود. همین که پیغمبر از آمدن على علیه السلام آگاهى یافت فرمود: بگوئید على بیاید. عرض کردند:یا رسول الله! على نمى‏تواند راه برود. پیغمبر (صلى الله علیه و آله) خود آمد و على (علیه السلام) را در آغوش گرفت و از مشاهده ورم پاهاى او گریست. ( کامل ابن اثیر، ج 2 ص 75)